What is the American English word for ""با مانع برخورد کرد.""?

Persian

با مانع برخورد کرد.

با مانع برخورد کرد.-He crashed into the barrier..svg

American English

He crashed into the barrier.

Learn the word in this minigame:

More "اتومبیل‌رانی" Vocabulary in American English

موتور-engine.svg

راننده-driver.svg

ماشین مسابقه

ماشین مسابقه-race car.svg

بالۀ جلو

بالۀ جلو-front wing.svg

بالۀ عقب

بالۀ عقب-rear wing.svg

تایرها-tires.svg

تایرها دارن پله‌پله میشن.

تایرها دارن پله‌پله میشن.-The tires are blistering..svg

The tires are blistering.

کابین-cockpit.svg

کلاه ایمنی مسابقه

کلاه ایمنی مسابقه-racing helmet.svg

اسپانسر-sponsor.svg

پیست مسابقه

پیست مسابقه-racetrack.svg

خط شروع مسابقه

خط شروع مسابقه-starting grid.svg

دور-lap.svg

سریع‌ترین دور

سریع‌ترین دور-fastest lap.svg

اوج پیچ-apex.svg

بخش‌ها-sectors.svg

شیکین-chicane.svg

قفل کردن ترمز

قفل کردن ترمز-lock-up.svg

پیت-pits.svg

می‌خواد در پیت توقف کنه.

می‌خواد در پیت توقف کنه.-He's making a pit stop..svg

He's making a pit stop.

تیم پیت-pit crew.svg

داره سعی می‌کنه ازش سبقت بگیره!

داره سعی می‌کنه ازش سبقت بگیره!-She's trying to overtake him..svg

She's trying to overtake him.

آیرودینامیک

آیرودینامیک-aerodynamics.svg

مسابقه رو بردن!

مسابقه رو بردن!-They won the race!.svg

They won the race!

پرچم شطرنجی

سکوی قهرمانی

سکوی قهرمانی-podium.svg

مقام اول

مقام اول-first place.svg

مقام آخر

مقام آخر-last place.svg

جام قهرمانی

جام قهرمانی-trophy.svg

قهرمان جهان

قهرمان جهان-world champion.svg

Example sentences

American EnglishThe driver had a lock-up when braking.

How ""با مانع برخورد کرد."" is said across the globe.

Other interesting topics in American English